یادتونه قدیما معلممون موضوع انشایی می داد با عنوان "علم بهتر است یا ثروت" و
همه ما اغلب می نوشتیم علم بهتر است چون علم می تواند ثروت بیافریند ولی ثروت
نمی تواندعلم بیافریند من که شخصا اینگونه می نوشتم و معتقد بودم ولی الان با اینکه
به ارزش علم واقفم و دوستدار علم هستم ولی معتقدم آنهایی که دنبال ثروت رفتند و
می روند از آنهایی دنبال علم رفتند چندین فرسنگ جلوترند
بی معاشی و بیکاری قطعا و بدون هیچ اغماضی فساد را در همه
زمینه ها دارد و مسئولین گرامی هشیار باشند و این بیکاری را و
نبودن معاش را دست کم نگیرند که اگر جدی نگیرند باید منتظر
زشتی ها و بدی های زیادی در زمینه های فرهنگی،اقتصادی و
سیاسی باشیم.
تهاجم فرهنگی یعنی هجوم یک فرهنگ به فرهنگ دیگر و بلعیدن
و از بین بردن فرهنگی که به آن حمله شده.
شرایطی که برای تهاجم فرهنگی لازم است:
1)مخاطب جوان
2)اوقات فراغت بیشتر
در واقع دولت با کم توجهی و کم لطفی که نسبت به جوانان خود دارد و بیکاری گسترده ی جوانان
اوقات فراغت آنان را بیشتر کرده و زمینه را فراهم نموده و دشمن از این فرصت طلایی استفاده
می نماید و به نیت خود در تهاجم فرهنگی بهتر می رسد و اگر کسی در این مملکت به فرهنگ اسلامی
عزیزمان دلش می سوزد باید کاری کند که جوانان اوقات فراغتشان کم گردد تا دشمن هم ناامید بماند.
در کشور عزیز ما امید به زندگی به پایین آمده است و جوانان عزیز ما دیگر پیر نمی شوند
و در سنین جوانی به سفر آخرت می روند و این چیزی نیست جز نشئت گرفته از مشکلات
دنیوی و آقایون دولتی ها هی بگویند ما مشکلات اقتصادی جوانان را حل خواهیم کرد در حالی
که مشغله جمع کردن مادیات بر خودشان توفیق اصلاح امور دنیوی جوانان را از آنها می گیرد.
در این سرزمین بزرگ امکان تحصیل برای همه در مقاطع و مدارج مختلف تا حد دکترا فراهم است
و در شرایط مختلف و در نهایت اجرای عدالت همه می توانند از تحصیلات عالی برخوردار شوند از
امکان تحصیل مجانی با تضمین شغلی گرفته تا با شهریه های سرسام آوری که کمر دانشجو و
خانواده اش را می شکند.
به هر حال فرزندان این مرز و بوم همه می توانند در مقاطع و مدارج عالی تحصیل نمایند و باسواد
شوند و سالها در دانشگاهها به تحصیل علم مشغول شوند و از شرایط کار مغفول گردند و روزی
از خواب غفلت بیدار شوند که دیگـــــر کاری برای رشته تحصیلــــــــی شان نیست و مجبورنــــــد
در درجه ی کارگر ساده جذب گردند.
در بعضی ممالک سطح زندگی ها از عیش تا معاش در متغیر است بدین گونه که
بعضی ها غرق عیش اند و بعضی ها غرق در تامین معاش در عین بی معاشی
حال در این ممالک گویندگان بیشتر بحث عدالت می کنند ولی از عدالت خبری
نیست و جویندگان علم و دانش شدیدا دنبال معاشند در حالی که از معاش خبری
نیست و در کرسی های مهم تدریس از نظم و ثبات و عدل و نیکی بحث می کنند
ولی در عمل از هیچ خیر و نیکی خبری نیست.
بزرگان عدالت را اینگونه تعریف کرده اند
اینکه هرکس به اندازه تلاش خود از مادیات و معنویات بهره مند گردد و در این صورت عدالت رعایت می شود
اما حالا ما می بینیم کسی با کمترین تلاش به بزرگترین جاها می رسد و از برترین مزایای مادی و معنوی برخوردار
می شود و در این مورد روابط اصلی ترین برهم زننده ی معادله عدالت است و زیر پا گذارنده ضوابط هاست و کسانی
هم هستند با بیشترین تلاش در زمینه علمی و فرهنگی به جایگاهی نتوانسته اند برسند و حتی به قرص نان روزشان
هم محتاج هستند و دلیل اصلی این بی عدالتی همان فرمول رابطه است که اینگونه افراد در آن فرمول جایی ندارند و
حتی در این شرایط افراد زیادی به نیازهای اساسی خود هم نمی توانند دست یابند چه برسد به جایگاه اصلی خود.
با توجه به مهم بودن زندگی و معیشت در سرنوشت دنیا و آخرت انسان بیکاری جوانان
نه قابل توجیه و نه قابل تحمل است چون بیکاری فقر اقتصادی به بار می آورد که بیشتر
مفاسد اخلاقی، اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی از فقر اقتصادی ناشی می شوند.
بیکاری یکی از معضلات اجتماعی هست که زمینه ساز فساد در جامعه می شود و باید برای مقابله
با فساد و زشتی ها در جامعه از کار و اقتصاد شروع کرد و برای مبارزه با بیکاری برنامه ریزی و سرمایه
گذاری نمود.
و اینکه دانشجوی امروز مساوی بیکار فرداست حرف ناحقی نیست چون ما دانشجوی دیروز بودیم و امروز
بیکاریم و قطعا دانشجوی امروز هم فردا بیکار است و این بر می گردد به کم توجهی و بی مهری مسئولین
عزیز و شعار گرایمان که غیر از وعده و سخنرانی چیزی بلد نیستند.
بحران بیکاری دانش آموختگان قطعا بحران علمی را در کشور نتیجه خواهد داد بنابراین
مسئولین گرامی باید این مورد را جدی بگیرند و تدبیرات لازم را بیندیشند در غیر اینصورت
همه ما ایرانی ها متضرر خواهیم.عامل فساد در هر جامعه ای فقر و عامل فقر بیکاری و عامل بیکاری نداشتن برنامه ی اقتصادی قوی
و همچنین سوء مدیریت است که آنها هم ناشی از نبود برنامه ی مدون بر به کارگیری نیروی انسانی
بعضی ها که از روز قیامت حرف می زنند ولی اعمال خودشون نادرست است بترسند
از روز قیامتی که تمامی گرسنگان و فقیران و ضعیف شدگان و فقیر شدگان همه و همه
در آن روز قیامت حقوقی را مطالبه خواهند کرد که آن روز دیگر نه حاکمان امروزی حاکمند و
نه قاضی،نه اختیاری دارند و نه قدرتی، آن روز به عنوان کسی که حقوق دیگران را ضایع
کرده اند قطعا توسط خداوند متعال مجازات خواهند شد.
با توجه به این که عمل کردن بدون تفکر و مشورت ضررهای مادی و معنوی زیادی را به بار
می آورد که منجر به پشیمانی می شود در نتیجه هزاران لحظه با تمرکز تمام تفکر نماییم
و یک لحظه آن هم با تردید عمل کنیم.
مدیریت سلامت یعنی اینکه منابع مادی و انسانی طوری برنامه ریزی شود که کمترین
انحرافات و مفاسد را که منشا آنها قطعا سوء مدیریت است را داشته باشیم و سلامت
همه جانبه اجتماعی،روانی و جسمانی به دست مدیریت جامعه تامین می شود.
مثال:
نباید فقر در جامعه به وجود آید تا منجر به بزهکاری و اعتیاد گردد.
نباید رشوه خواری در سیستم اداری رونق بگیرد تا منجر به فساد اداری در سطح کلان شود.
نباید بیکاری به خاطر نبود مدیریت رواج پیدا کند که منجر به بیماری اقتصادی شود.
و ...
تمامی حقوق وب برای مشاوره مدیریت محفوظ است
هرگونه کپی برداری از مطالب با ذکر منبع و نام نویسنده بلامانع است
